ضرورت انجام پروژه :

نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش یکی از محورهای اصلی تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور به شمار می‌رود. با توجه به تخصص (دانش و مهارت) ویژه و تعهد لازم برای حرفه معلمی، در کشور اختلاف‌نظرهایی درباره شیوه جذب دانشجومعلم و تربیت آن‌ها وجود دارد که در عمل در سطح سیاست‌گذاری و اجرا چالش‌هایی را به وجود آورده است.
از این رو ضروری به نظر می‌رسد که دیدگاه‌های مطرح مورد ارزیابی قرار گرفته و ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک، متناسب با چارچوپ نظری تعلیم و تربیت کشور در صورت نیاز الگوی جدید ارائه گردد.

شرح :

در این پژوهش که بخشی از آن با حمایت دانشگاه فرهنگیان صورت گرفته است، نخست طی یک هم‌اندیشی طرفداران سه دیدگاه مطرح به ارائه الگوی پذیرش دانشجومعلم مدنظر خود و دلایل مربوطه پرداختند و این دیدگاه‌ها از سوی حاضر و صاحبنظران مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در ادامه برای گردآوری ادله و دیدگاه‌های احتمالی دیگر، مصاحبه‌هایی با کارشناسان و صاحبنظران این عرصه صورت پذیرفت و در نهایت با باهم‌نگری ادله طرفین و با توجه به اصول و پیش‌فرض‌های گروه پژوهش، الگوی بدیلی پیشنهاد گردید که بر اساس آن، بنا به اهمیت تربیت معلم، این امر به عهده دانشگاه ویژه فرهنگیان سپرده شد که طی دوره حداقل چهار ساله داوطلبین جهت احراز حرفه معلمی آماده می‌گردند. منتها برای بهره‌گیری از ظرفیت کسانی که در دانشگاه‌های دیگر تحصیل نموده و علاقه‌مند به حرفه معلمی هستند، مسیری تعبیه شده است که افراد ذی‌صلاح می‌توانند بعد از گذراندن دوره دو ساله ویژه، صلاحیت معلمی را کسب نمایند.

دستاوردهای پیش بینی شده :

گزارش تحلیلی ـ کارشناسی شیوه پذیرش دانشجومعلم (بررسی دیدگاه‌های مطرح و ارائه الگوی بدیل)‏