با توجه به حجم بالای سبد داراییهای سهام عدالت (بخشی از سهام 49 بنگاه اقتصادی به ارزش 113 هزار میلیارد تومان)، مهمترین نکتهای که باید در آزادسازی سهام عدالت مدنظر قرار گیرد، ارتقای بهرهوری در مدیریت شرکتهای سرمایهپذیر و جلوگیری از تکرار تجربه ناموفق سالیان گذشته مدیریت داراییهای سهام عدالت است.
در حال حاضر، دو مسیر برای آزاد سازی سهام عدالت مطرح است:
- اختیار فروش سهام عدالت به مردم داده نشود (دیدگاه برخی از نمایندگان مجلس که در قالب لایحهای در فرآیند بررسی قرار دارد).
- اختیار فروش سهام عدالت به مردم داده شود.
انتخاب مسیر اول، نیازمند ایجاد یک لایه واسط مدیریتی غیر ذینفع و نظارت و مدیریت دولت بر شرکتهای سرمایهپذیر سهام عدالت است. مدل مذکور نه تنها تضمینی برای ارتقای عملکرد شرکتها ندارد، بلکه باعث میشود نقش دولت در مدیریت این شرکتها افزایش پیدا کند (بررسیها نشان میدهد که در اکثر شرکتهای زیر مجموعه سهام عدالت، نماینده دولت به عنوان یکی از سهامداران عمده در کنار نماینده سهام عدالت، عضوی از هیئت مدیره شرکت سرمایهپذیر است). این مسیر، نوعی بازگشت به عقب تلقی میشود. زیرا زمینه کاهش کارایی این شرکتها و همچنین امکان بروز انواع فساد و رانتهای دولتی را در صدر مدیریت شرکتهای سهام عدالت پدید میآورد که درنتیجه آن، ثروت مردم رو به زوال میرود.
برخلاف مدل فوق و منطبق بر مسیر دوم، پیشنهاد میشود تا پس از اطلاع رسانی کامل نسبت به عملکرد شرکتهای سهام عدالت و همچنین بورسی شدن شرکتهای غیربورسی سهام عدالت، اختیار فروش سهام به مردم داده شود. در نتیجه این فرآیند، دستاوردهای زیر حاصل میشود:
- توسعه فرهنگ سهامداری و حفظ داراییهای مولد در بین مردم، از طریق خریدوفروش سهام عدالت
- بهبود عملکرد اقتصادی بنگاهها، با ورود بخش خصوصی به مدیریت بنگاههای سهام عدالت، در بستر خریدوفروش بلوکی سهام عدالت
فهرست گزارش: