رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، حضرت حجهالاسلام هاشمي رفسنجاني:
از نظر ما دانش ارزش است و يكي از پايههاي اساسي سعادت بشر است كه در كنار پايههاي ديگر ميتواند موجب سعادت بشر گردد.
ما در كشور، استعدادهاي انساني و طبيعي خوبي داريم و ميتوانيم فاصلة خود را با دنياي پيشرفته جبران كنيم. از نظر آموزش موقعيت ما نسبتاً خوب است. از نظر پژوهش هم پيشرفتهايي داشتهايم، ولي مشكل اساسي ما اينست كه پژوهشهاي ما كاربردي نميشوند. اين يكي از نواقصي است كه بايد در اين همايش روي آن كار كرد.
در اوايل دورة اجرايي بنده، واردات تكنولوژي به دليل پايين بودن نرخ ارز، بسيار ارزان تمام ميشد و اين باعث عدم نياز به تحقيقات شد. بعدها با تغيير اين سياست، تحقيقات رونق بيشتري گرفت.
دوران سازندگي نشان داد كه ما در زمينة خدمات فني-مهندسي ميتوانيم بازار خوبي در كشورهاي جهان سوم داشته باشيم. در سفرهايي كه داشتيم، سفارشات زيادي دريافت ميكرديم. ما در بسياري از زمينهها مانند سيلوسازي، جادهسازي، سدسازي، شبكههاي مخابراتي، نيروگاهسازي، انتقال نفت و گاز و امثالهم، در بين كشورهاي جهان سوم سرآمد هستيم.
رئيس فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران، دكتر رضا داوري:
آنچه علم جديد بر مبناي آن بنا شدهاست، تفكري است كه به صورت راه و روش درست به كاربردن عقل، ظاهر و محقق شده است. اين درست نيست كه ما فكر كنيم اگر فلسفة دكارت را ياد بگيريم، علم و پژوهش رونق ميگيرد، لكن درهرصورت علم جديد ناگهان و بدون مقدمه بوجود نيامده است و در جايي كه مقدمات آن فراهم نشده باشد برقرار نميشود.
از آنجا كه علم جديد از پژهش منتفي نيست، يادگرفتهها هرچند كه بسيار باشد كافي نيست. اگر دانشمند در شرايط پژوهش و در “عالم علم” قرار نگيرد، از دانستهها و يادگرفتههاي خود نيز سودي نميبرد. اخذ و اقتباس علم جز با فراهم آمدن شرايط استقرار و بناي “عالم علم” ميسر نميشود.
ما از دويست سال پيش دانشجو به اروپا فرستاديم و مدرسة دارالفنون تأسيس كرديم. اكنون قريب به صد دانشگاه و پژوهشگاه و مراكز آموزش عالي داريم و سالانه دهها هزار نفر فارغالتحصيل مقاطع ليسانس و فوقليسانس و دكترا داريم. ولي وضع علم و پژوهش در كشور ما مطلوب نيست. چرا؟ چون دانشمندان ما در جايگاه شايستهاي قرار ندارند.
يك مشكل بزرگ پژوهش در عالم توسعهنيافته اينست كه مسائل علمي بيشتر در كشورهاي توسعهيافته مطرح ميشود. پژوهشهايي كه در جهان توسعهنيافته صورت ميگيرد معمولاً به درد خود آن كشورها نميخورد چون آن كشورها در تكنولوژي پپيشرفت چنداني ندارند و مسائل صنعت آنها غالباً حل شده است. معهذا لااقل در حوزة اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي مشكلاتي وجود دارد كه پژوهندگان جامعه خود بايد به طرح آنها بپردازند. اين مسائل، مسائلي نيستند كه ديگران براي ما حل كنند.