سفر اخير رئيسجمهور كشورمان به روسيه, بهانة مناسبي است تا نگاهي دوباره به روند اين روابط بياندازيم. چرا در روابط كشور ما با روسيه, برخلاف بسياري ازكشورهاي ديگر, “همكاريهاي تكنولوژيك”, بخش كاملاً محسوس و مهمي از همكاريها را به خود اختصاص داده است؟
نمونهها:
1- انرژي اتمي:
يكي از شاخصترين نمونههاي همكاري ايران و روسيه, پروژة ساخت نيروگاه اتمي بوشهر است. همان پروژهاي كه بارها شاهد جار و جنجال آمريكاييها راجع به آن بودهايم. ساخت اين نيروگاه قبل از انقلاب (سال 1353) توسط آلمانيها شروع شد, اما در سال 1357 بعلت پيروزي انقلاب اسلامي متوقف شد. در سال 1373 موافقتنامهاي به ارزش 800 ميليون دلار بين ايران و روسيه منعقد شد تا با كمك كارشناسان روسي, در سال 2003 ميلادي, كار احداث نيروگاه تمام شود. (روزنامة آفتاب يزد, 25/12/79)
2- همكاريهاي نفتي:
مشاركت شركت گازپروم روسيه در قرارداد پارسجنوبي نيز يكي از نمونههاي جنجالي در روابط ايران و روسيه است كه مورد مخالفت شديد آمريكاييها قرار گرفت. آمريكا در سال 1995 از طريق فرمان اجرايي رئيسجمهور و با اعمال تحريم تجاري يك جانبه, از هرگونه سرمايهگذاري خارجي بيش از 20 ميليون دلار در صنايع نفت و گاز ايران توسط خود و كشورهاي ثالث ممانعت به عمل آورد. اما در سال 1997 شركت گازپروم روسيه سرمايهگذاري معادل 30% قرارداد دو ميليارد دلاري براي اجراي فازهاي دوم و سوم تأسيسات ميدان نفتي پارسجنوبي را عهدهدار شد. با اعلام رضايت وزارت نفت از كنسرسيوم مجري اين فازها, حضور اين شركت روسي در فازهاي بعدي توسعة ميدان پارسجنوبي نيز حتمي به نظر ميرسد. قابل ذكر است اين شركت روسي, از ابتداي سال 1997 تاكنون, نزديك به 420 ياداشت تفاهم و موافقتنامه با وزارت نفت به امضاء رسانده است كه شامل توسعة زيربناي نفت و گاز ميباشد. (روزنامة دوران امروز, 25/12/79)
همكاريهاي نفتي ايران و روسيه را نيز به دليل آنكه ماهيت فروش محصولات يك كشور به كشور ديگر را ندارد و نوعي همكاري در زمينة ارائة خدمات مهندسي ميباشد, بايستي نمونهاي از “همكاريهاي تكنولوژيك” دو كشور قلمداد نمود.
3- همكاريهاي نظامي:
بخش اعظم همكاريهاي نظامي دو كشور نيز در زمينة تجهيزات بوده و نمونهاي از “همكاريهاي تكنولوژيك” به حساب ميآيد. اين همكاريها نيز در روابط ايران و روسيه, فصل شاخصي بوده و با مخالفتهاي زياد غربيها روبرو شده است. در همين سفر اخير رئيسجمهور كشورمان به روسيه, اخبار رسانهها حاكي از آن بودند كه فروش لوازم يدكي جنگافزارها و جتهاي جنگنده ميگ 29 و سوخو 24 و همچنين سيستم دفاع هوايي با برد دويست كيلومتر, از محورهاي مذاكرات طرفين بوده است. روسيه همچنين در صدد است هواپيماهاي ميگ 29 و سوخو 25 ايران را به سيستم بمبافكن جديدي كه به صورت ليزري هدايت ميشود مجهز كند. پيش از اين نيز قراردادهاي تسليحاتي متعددي بين دو كشور منعقد شده بود كه فروش زيردريايي مدل AKM 877 و جنگندة ميگ 29 و امتياز توليد تانك تي72 از آن جمله است. (روزنامة همبستگي, 23/12/79)
مخالفتهاي شديد آمريكا با همكاريهاي نظامي دو كشور نيز مانند دو نمونة قبل, حائز اهميت است. مثلاً در توافقنامة الگور_چرنومردين كه تحت فشارهاي آمريكا به امضا رسيد, تصريح شد كه روسيه در قبال دريافت كمكهاي قابل ملاحظهاي از آمريكا همكاريهاي نظامي خود با ايران را قطع كرده، از ارسال تسليحات و تجهيزات مدرن به ايران خودداري كند. البته اين قرارداد خيلي زود در سفر وزير دفاع روسيه به تهران رسماً لغو شد. همچنين پيشنهاد گسترش فعاليتهاي تجاري پرسود پرتاب ماهوارههاي خارجي به روسيه داده شد تا اين كشور فروش فناوري موشكي به ايران را قطع كند. هفت شركت و مركز تحقيقاتي روسيه نيز به دليل اين كه واشنگتن معتقد بود كه روسيه در توسعة موشكهاي بالستيك به ايران كمك كرده است مورد تحريم آمريكا قرار گرفتند. (روزنامة آفتاب يزد – 25/12/79)
4- ساخت هواپيماي غيرنظامي:
هرچند مهمترين پروژة ساخت هواپيماي غيرنظامي در كشور ما, نه با همكاري روسيه, بلكه با همكاري اوكراين در حال انجام است, ولي از آنجا كه اوكراين نيز يكي از كشورهاي تازه استقلال يافتة شوروي سابق بوده و از نظر توان تكنولوژيك در برخي زمينهها در حد قابل قبولي است, در نتايج تحليل حاضر تفاوتي ايجاد نميشود. همين همكاري گستردهاي كه امروز بين هواپيماسازي ايران (هسا) و آنتونوف اوكراين در حال انجام است, ميتوانست با توپولوف روسيه انجام شود و مذاكرات زيادي نيز در اين زمينه تاكنون انجام گرفته است. نكتة مهم در اينجا اينست كه دو كشور از نظر امكان انتقال تكنولوژي, شرايط بسيار مشابهي دارند و شرايط آنها بهيچوجه با شركتهاي هواپيماسازي غربي مانند ايرباس و بوئينگ قابل مقايسه نيست.
5- ساير نمونهها:
همكاريهاي تكنولوژيك ايران و روسيه محدود به موارد فوق نميشود. نمونههاي بسيار ديگر نيز وجود دارند كه به اندازة نمونههاي فوق آشكار و شاخص نيستند ولذا بسياري ممكن است ندانند كه اين همكاريها نيز با روسيه بوده است.
مثلاً طرح بارورسازي ابرها كه نياز به تكنولوژي جديدي داشت, با همكاري كارشناسان روسي انجام گرفت. يا ساخت كيت تشخيص ايدز (hiv) توسط مؤسسة پاستور كه صدها دلار صرفهجويي ارزي به همراه داشت, بينياز از مشاوره با كارشناسان روسي نبود. البته برخي از اين پروژهها مانند كيت تشخيص ايدز, با تكيه بر توان تحقيقاتي و دانش متخصصان داخلي انجام گرفته است, ولي در روند تحقيق و دستيابي به تكنولوژي آن, از همكاري تكنولوژيك با كارشناسان روسي استفاده شده است. اين كه ما توانسته باشيم بدون صرف هزينة گزاف و صرفاً از طريق همكاري با چند كارشناس تكنولوژي را انتقال دهيم, البته كار سادهاي نيست و علاوه بر آمادگي كافي گيرندگان تكنولوژي, نيازمند وجود شرايطي در كشور دهندة تكنولوژي است. اين شرايط در همة كشورهاي دارندة تكنولوژي پيشرفته در دنيا وجود ندارد و روسيه از اين نظر نمونة ويژهاي است.
از اين نمونه همكاريها با روسيه, در زمينههاي مختلف تكنولوژيك, نمونههاي قابل ذكري وجود دارد. مثلاٌ در زمينة تكنولوژي مواد پليمري, پروژههاي مختلفي را ميتوان برشمرد. فقط در زمينة ساخت ژل سرماساز كه يك مادة پليمري بوده و ميتواند دماي خود را در 15 درجة زير صفر ثابت نگه دارد, نياز سالانة كشور در حدود 200 هزار دلار ميباشد كه با دستيابي به تكنولوژي آن, از اين واردات بينياز شدهايم. مثالهايي از اين دست در زمينههاي ديگر مانند مواد تركيبي, اصلاح و بهنژادي نباتات, ماهواره و غيره نيز وجود دارند. در سفر اخير رئيسجمهور كشورمان به روسيه نيز چند نمونه از اين دست وجود داشت كه در رسانهها منعكس شد: ساخت نيروگاه ذغالي طبس (كه به علت وجود ذغال فراوان و در دسترس در طبس بسيار مقرون به صرفه است) و همكاري در ساخت ماهوارة زهره (كه اولين ماهوارة در دست ساخت كشور است). (روزنامة اطلاعات, 27/12/79)
پاسخ به سؤال اصلي:
شوروي سابق يك ابرقدرت تكنولوژي بود. با فروپاشي شوروي, روسيه (و تاحدودي برخي كشورهاي تازه استقلال يافتة ديگر مانند اوكراين) وارث اين تكنولوژي شدند. اما از طرف ديگر از روحية ابرقدرتي شوروي ديگر خبري نيست و فضاي جديدي براي همكاريهاي سياسي_اقتصادي با اين كشورها گشوده شده است.
نكتة كليدي و مهم ديگر آن است كه روسيه به ايران به عنوان بازار محصولات خود نگاه نميكند. برخي كشورها مانند آلمان و فرانسه و ژاپن و جديداٌ كرة جنوبي, به علت صادرات زياد محصولات مصرفي به كشورمان, ايران را بازار محصولات خود ميدانند. دستيابي توليدكنندگان داخلي ما به تكنولوژي توليد اين محصولات, ميتواند اين بازار آنها را تهديد كند. لذا اين كشورها حساسيت زيادي در انتقال تكنولوژي به كشور ما دارند. اين مشكل در مورد روسيه بسيار رقيقتر است چون محصولات مصرفي روسيه در ايران چندان خريداري ندارد. روسيه برعكس تنها ميتواند از طريق فروش تكنولوژي به ما در پي كسب درآمد باشد.
ايران نيز متقابلاٌ به همكاري تكنولوژيك با روسيه تمايل زيادي نشان ميدهد, چراكه شرايط روسها براي انتقال تكنولوژي به كشور ما به مراتب از ساير كشورهاي دارندة تكنولوژي پيشرفته در دنيا سهلتر است. ما هم به تكنولوژي روسيه شديداً نياز داريم و هم امكان يادگيري آن را بهتر از هر كشور ديگر ميبينيم.
مجموعة عوامل فوق باعث شده است كه “همكاريهاي تكنولوژيك” به فصل مهمي در روابط دو كشور مبدل شود و نمونههاي بيان شده در فوق پديد آيند.