“مؤسسات فناوري”, در تعبير دقيقتر كتاب, با عنوان “مؤسسة تحقيق و تكنولوژي” يا “RTI” مطرح شده‌اند. منظور از “مؤسسات تحقيق و تكنولوژي”, مؤسساتي هستند كه وظيفه دارند “زيرساخت علم و تكنولوژي كشورها” (S&T Infrastructure), يا به تعبير ديگر “نظام ملي نوآوري” (National System of Innovation)را تكميل كرده و ساير بخشهاي اين نظام يا زيرساخت (مانند شركتهاي خصوصي) را در فرايند توسعة تكنولوژي ملي ياري رسانند.

انگيزة اولية نگارش كتاب, تحقيقي بوده است كه “مركز تحقيقات مديريت نوآوري” دانشگاه برايتون (Brighton) به سفارش “مؤسسة مهندسي ونزوئلا” و با هدف تهية يك طرح كاري مناسب براي اين مؤسسه به انجام رسانده است. همچنين مطالعات موردي آن راجع به مؤسسات تحقيق و تكنولوژي كشورهاي شرق آسيا (چهار مؤسسه از نه مؤسسة مورد بحث در كتاب), به عنوان بخشي از يك پروژة تحقيقاتي گسترده‌تر با عنوان “پويايي تكنولوژيكي در آسيا و اقيانوسيه: نتايج ضمني براي اروپا” انجام شده است.

رئيس مركز تحقيقات مديريت نوآوري دانشگاه برايتون, جان بسانت (John Bessant) و رئيس قبلي آن, هاوارد راش (Howard Rush), به همراه اريك آرنلد (Erik Arnold), مدير شركت تكنوپوليس, مايكل هابدي (Michael Hobday) و رابين موري (Robin Murray), كه غالبا محقق در دانشگاههاي برايتون و ساسكس و داراي سوابق تحقيقاتي در زمينة مديريت تكنولوژي مي‌باشند, نويسندگان اين كتاب را تشكيل مي‌دهند.

كتاب به دنبال يافتن و ارائة بهترين راهبردهاي عمليبراي RTIهااست. به عنوان نمونه يكيازمشكلات اساسي RTIها, فقدان ارتباطمناسبآنها با صنعتاستاستاست كه در كتاب مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است.

علاوه بر بيان ويژگي‌هاي هر مؤسسة مورد بررسي، به بستر اقتصادي و صنعتي كه مؤسسات در آن فعاليت مي‌كنند و نحوة ارتباط آنان با دولت و پشتيباني مالي دولت از آنان و تأثيرگذاري‌هاي متقابل اين دو نيز توجه شده است.

مؤسسات 9گانه‌اي كه در اين كتاب مورد معرفي و بررسي قرار گرفته‌اند, از بسياري جهات با يكديگر متفاوت هستند ولي سعي شده است علاوه بر انتخاب طيف متنوعي از اين مؤسسات, به انتخاب موفقترين آنها پرداخته شود. نويسندگان كتاب معتقدند كه اين 9 مؤسسه در وضعيت خوبي از نظر پشتيباني از نوآوري صنعتي قرار دارند. اين مؤسسات عبارتند از:

– مؤسسة IPA (Institute fur produktionstechnique und automautisierung) از آلمان؛

– مؤسسة IVF (Institute for Verkstadsteknisk Forskning) از سوئد؛

– مؤسسة PERA از بريتانيا؛

– مؤسسة BMI (Battelle Memorial Institute) از آمريكا؛

– مؤسسة KIST (Korean Institute of Science and Technology) از كره؛

– مؤسسة ITRI (Industrial Technology Reaserch Institute) از تايوان؛

– مؤسسة SISIR (Singapore Institute of Standards and Industrial Research) از سنگاپور؛

– مركز HKPC (Hong Kong Productivity Center) از هنگ‌كنگ و

– مركز CITER (Center Informazione Tessile di Emilia Romahna) از ايتاليا.

جداول زير ويژگي‌هاي كلي، آرمان‌هاي اوليه و تغيير مسيرهاي اين مؤسسات را نشان مي‌دهند.

جدول 2-آرمانها و تخصصهاي فنّي

چنانكه در فصل اول كتاب اشاره شده است, در بررسي مؤسسات نه‌گانه و كشف عوامل عمومي موفقيت آنان, به هر يك از چهار جنبة زير توجه شده است:

1) جنبه‌هاي فني: شامل نوع خدمات, نوع تحقيقات, ويژگيهاي پروژه‌ها, زمينه‌هاي تخصصي و غيره

2) بازاريابي: شامل سياستهاي تعيين قيمت و ارائة يارانه, سازوكارهاي بازاريابي و غيره

3) جنبه‌هاي مالي: ميزان برخورداري از منابع دولتي, محلي و بين‌المللي, ارتباط با صنعت و اتحاديه‌ها و غيره

4) جنبه‌هاي سازماني: ساختار سازماني, مديريت, نحوة آموزش نيروها, راههاي دسترسي به اطلاعات و غيره