“ژاپنيها با پذيرش نرخ برگشت سرماية كمتر در صنعت الكترونيك مصرفي به منظور تسخير بازارهاي مصرف آمريكا، قيمتهاي فروش خود را بسيار پايين آوردند. سازندگان تلويزيونهاي ژاپني در ابتدا محصولات خود را بسيار ارزانتر از خود ژاپن مي‌فروختند. در اين ميانه دولت آمريكا بي‌تفاوت ماند و عكس‌العملي از خود نشان نداد. شركتهاي آمريكايي كه نمي‌توانستند نرخ بازگشت سرمايه پايين‌تر را بپذيرند در عرض مدت كوتاهي بازار را ترك كردند. اما شركتهاي ژاپني پس از فتح بازار به بخشهاي ديگر بازار الكترونيك نيز حمله خواهند كرد. شركتهاي آمريكا تا مدتي ميتوانند به بخشهايي از بازار كه نرخ برگشت سرمايه‌گذاري در آنها بالا است عقب‌نشيني كنند اما سرانجام به نقطه‌اي مي‌رسند كه ديگر زمينه‌اي با سودهاي كلان باقي نمانده باشد. شركتهاي آمريكايي در صنعت الكترونيك مصرفي به اين نقطه رسيده‌اند و از آنجا به صنعت ابزارهاي الكترونيك صنعتي عقب‌نشيني كرده‌اند كه سودآورتر است. اما آيا اين جايگاه امن خواهد بود؟ وقتي كه حمله به بازارهاي الكترونيك صنعتي آغاز شود آيا توليدكنندگان آمريكايي به صنعت الكترونيك نظامي عقب‌نشيني خواهند كرد؟”

تارو در ريشه‌يابي اين داستان, به تفاوت ماهوي صنايع ژاپن با صنايع آمريكا اشاره مي‌كند: شركتهاي ژاپني سوداي فتح بازارها را در سر دارند و براي گرفتن بازار از دست رقبا به سودهاي اندك قانع‌اند ولي شركتهاي آمريكايي (و به طور كلي انگلوساكسون) حداكثر كردن سود خود را دنبال مي‌كنند. به عنوان مثال شركت ژاپني هوندا هنگامي كه به ساخت موتورسيكلت اشتغال داشت نرخ بازگشت سرمايه‌اش 9% بود. هنگامي كه بين سالهاي 1965 تا 1980 وارد صنعت خودروسازي مي‌شد نرخ بازگشت سرمايه‌اش به 3% كاهش يافت كه بسيار پايين‌تر از نرخ سود سرمايه‌گذاري در اوراق بهادار بود.

برخي ابعاد ديگر اين بحث كه مورد توجه و تبيين تارو قرار گرفته است عبارتند از:

1- 47% شركتهاي آمريكايي در پروژه‌اي سرمايه‌گذاري نمي‌كنند مگر آنكه در مدت كمتر از 3 سال به نقطة سربه‌سري رسيده و جريان سودآوري آنها برقرار گردد. درصورتيكه تنها 10% شركتهاي ژاپن چنين وضعي دارند.

2_ شركتهاي آمريكايي هنگامي به تحقيق و توسعه مي‌پردازند كه مخارج آن با ميزان فروش متناسب باشد. وقتي فروش پايين باشد تحقيق و توسعه هم به موازات آن كاهش مي‌يابد. در آمريكا مخارج تحقيق و توسعة بخش خصوصي در دوره‌هاي ركود سقوط و در دوره‌هاي رونق، صعود مي‌نمايد. كاهش بودجة تحقيقاتي براي حفظ سود در دوره‌هايي كه فروش كاهش مي‌يابد توسط بسياري از شركتهاي آمريكايي به كار گرفته مي‌شود. اين شركتها در دوره‌هاي ركود به ميزان بيشتري از سرمايه‌گذاريهاي درازمدت خود مي‌كاهند.

3- در حسابداري آمريكايي, تحقيق و توسعه هزينه به‌شمار مي‌رود بنابراين كاهش آن خود را به صورت سود نشان مي‌دهد اما در سيستم حسابداري ژاپني تحقيق و توسعه سرمايه ‌گذاري به‌شمار مي‌رود