اما آيا كشورهايي مانند كشور ما ميتوانند از همان ابتدا, صادرات بستههاي نرمافزاري را هدف قرار دهند؟
دكتر ربيعي ورود به عرصة بستههاي نرم افزاري را به دلايل چندي در كوتاه مدت براي كشور ما امكان پذير نميداند. ايشان ميگويد: ” اگر ما فكر كنيم ميخواهيم بسته هاي نرم افزاري بنويسيم و بازار دنيا را بگيريم, با توجه به سرمايهگذاريهايي كه كشورهاي پيشرفته ميكنند ( مثلاً آمريكا 30 درصد از بودجة سالانه اش را به IT اختصاص ميدهد و تاكنون صدهاميليارد دلار در آن خرج كرده است) و حتي نيروهاي متخصص ما را هم ميبرند, شايد كار انجام شدني نباشد و مطمئناً در كوتاه مدت ممكن نيست.”
دكتر ربيعي علاوه بر دلايل فوق به مشكلات ديگري در صادرات بستههاي نرمافزاري اشاره ميكند:
_ پيچيدهتر بودن توليد بستههاي نرم افزاري نسبت به خدمات,
_ اهميت بازاريابي براي بستههاي نرمافزاري و عدم توانايي شركتهاي ما در آن,
_ تعهدات و مشكلات جانبي كه توليد بسته به همراه دارد و
_ نياز به محبوبيت و اعتبار كافي براي فروش بستهها.
وي در مقابل به برخي از مزيتهاي صادرات خدمات نرمافزاري نسبت به بستهها اشاره ميكند:
_ خدمات نرم افزاري تعريف شدهتر است و اهداف مشخصتري دارد.
_ بازار خدمات نرمافزاري در دنيا بسيار وسيع و مطمئن است.
_ دردسرهاي توليد خدمات از بسته كمتر است و درآمد بهتر و سريعتري نسبت به آن دارد.
دكتر ربيعي يكي از مهمترين موارد صادرات خدمات نرمافزاري را برنامهنويسي از راه دور (outsourcing) ميداند. در برنامهنويسي از راه دور, يك شركت معتبر, كاري را تعريف ميكند و با تقسيم كار از ديگران ميخواهد تا هركدام قسمتي از آن را انجام دهند. در اين روش مديريت و يكپارچه كردن اجزا و بازاريابي و كسب اعتبار به شركت اصلي مربوط ميشود, ولي خود كار ميتواند در كشورهاي ديگر انجام شود. لذا نظر خود را چنين ارايه ميكند:
“فكر ميكنم آن چه كه خوب است ايران در ابتدا وارد شود, يك سري خدمات نرم افزاري است كه به شركتهاي كامپيوتري ديگر ميتواند بدهد. به اين صورت كه قسمت هايي از پروژهها و وظايف آنها را انجام دهد.”