تحقيقاتي كه پيرامون نُه مؤسسة تحقيق و تكنولوژي (RTI) موفق در كشورهاي مختلف جهان انجام شده است, نشان مي‌دهد كه عمدة اين مؤسسات, در بخش قابل‌توجهي از بودجة خود به منابع دولتي و عمومي متكي هستند. وظيفة همة اين مؤسسات, تكميل زيرساخت ملّي علم و تكنولوژي و كمك به توسعة تكنولوژي كشور بوده است.

مؤسساتي كه در اين تحقيق مورد مطالعه قرار داشته‌اند, عبارتند از: مؤسسة IPA آلمان, مؤسسة IVF سوئد, مؤسسةPera بريتانيا, مؤسسة BMI آمريكا, مؤسسةKIST كره, مؤسسة ITRI تايوان, مؤسسة SISIR سنگاپور, مركزHKPC هنگ‌كنگ و مركزCITER ايتاليا.

چنانكه مشاهده مي‌شود اين مؤسسات هم از كشورهاي پيشرفتة صنعتي و هم از كشورهاي شرق آسيا انتخاب شده‌اند. ميزان كمكهاي دولتي و عمومي به اين مؤسسات, به ترتيب بيان شده در فوق, عبارتند از: 30%, 60%, 30%, 80%, 80%, 60%, 50%, 75% و 22%. اين كمكها هم شامل كمكهاي مستقيم دولتي (Grant) مي‌شود و هم پروژه‌هاي تحقيقاتي يا برنامه‌اي را شامل مي‌شود كه بودجة آنها از منابع عمومي تأمين شده و اين مؤسسات آن پروژه‌ها را (معمولا از طريق شركت در مزايده) به انجام رسانده‌اند.

در كتاب “مؤسسات فناوري, بهترين راهبردها در عمل”, كه نتايج تحقيقات فوق‌الذكر در آن منعكس شده است, مي‌خوانيم:

“برخلاف شركتها, بخش عمده‌اي از سرمايه‌گذاريها در RTIها درازمدت و عام‌المنفعه مي‌باشند, لذا نمي‌توان موفقيت آنان را بر مبناي سهم بازار و يا سود حاصلة آنها مورد قضاوت قرار داد. معيار موفقيت چنين مؤسساتي تركيبي خواهد بود از: پويايي، ارتباط با صنعت، كمك به زيرساخت علم و تكنولوژي ملي، ترقي صنعتي، توانايي افزايش سرمايه به صورت مستقل، رويكردهاي سازماني بديع، مديريت مؤثر و دستاوردهاي علمي و تكنولوژيكي ارزشمند.”

اما باوجود پذيرش لزوم كمك دولتها به چنين مؤسساتي, بررسي سؤال مهم زير نيز لازم است:

آيا اتكاي اين مؤسسات به بودجه‌هاي عمومي, باعث فاصله گرفتن آنها از نيازهاي واقعي صنعت و دور شدن آنها از به اصطلاح “مشتري‌گرايي” نمي‌شود؟ اگر پاسخ مثبت است بايد چه كرد؟

سؤال فوق در كتاب “مؤسسات فناوري, بهترين راهبردها در عمل” مورد بررسي قرار گرفته است كه جهت مطالعة خلاصه‌اي از اين بررسي, مي‌توان به تحليل زير در شبكة تحليلگران تكنولوژي ايران مراجعه كرد:

آيا اتكاي مؤسسات تحقيق و تكنولوژي به بودجه‌هاي عمومي باعث فاصله گرفتن آنها از صنعت مي‌شود؟

همچنين سؤال مهم ديگري كه بايد به آن پاسخ گفت اينست كه آيا از نظر كمكهاي دولتي به مؤسسات حمايت از تكنولوژي, تفاوتي بين كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي توسعه‌يافته وجود ندارد؟ اين سؤال خصوصا از آن جهت مهم مي‌شود كه در كشورهاي توسعه‌يافته فعاليتهاي R&D معمولا به صورت سنتي شكل گرفته و لذا رشدي ارگانيك و طبيعي داشته‌اند. پاسخي به اين سؤال را نيز مي‌توان در تحليل زير يافت.