منبع سرمايهاي ديگر اين شركتها، قراردادهاي دولتي بوده است. مثلاً در جنگ جهاني دوم هر كدام از شركتهاي ميتسوبيشي و كاواساكي، پيمانكاران (Contractors) درجة يك دولت ژاپن براي كالاهاي نظامي بودند. اينها بودند كه كشتيهاي ژاپن را ميساختند و توپ، تانك، اسلحه و هواپيماهاي ژاپني را توليد ميكردند. جالب است كه يكي از مهترين شرايطي كه امريكا براي تجديد سازماندهي اقتصاد ژاپن مطرح كرد اين بود كه تمام زايباتسوهاي (شركتهاي بزرگ ژاپني) قديمي بايد ساختار سازماني و نحوة مديريتشان عوض بشود.
در آلمان هم اين موضوع را داشتيم. مثلاً كروپ مهمترين پيمانكار دفاعي (Defense Contractor) در آلمان بود كه با هيتلر همكاري نزديك داشت. فولكس واگن نيز مهمترين پيمانكار (Contractor) زمان هيتلر بود. دايملربنز هم دومين پيمانكار بود. اما بعد از جنگ اكثر مديرهاي اين شركتها را عوض كردند. (البته بعد از يكي دو دهه, همان سيستمهاي قديمي و طرز تفكرهاي قبلي دوباره شكل گرفت.)
منابع جديدتر سرمايهگذاري شركتهاي بزرگ كرهاي و ژاپني همان قراردادهايي بود كه ما در خليج فارس و كشورهاي حاشية خليج بعد از افزايش قيمت نفت به آنها داديم. در سالهاي 1352 تا 1357, ما در اكثر شركتهاي ساختمانسازي ايراني دو سه كرهاي داشتيم. زماني بود كه شركتهاي كرهاي بطور گسترده در پروژههاي عمراني اقتصاد ايران كار ميكردند. نه فقط در اقتصاد ايران بلكه در كويت، عربستان، بحرين و عمان وارد شده بودند. در عرض دهة 70 تخمين زده ميشود پيمانكارهاي كرهاي, از سهم افزايش قيمت نفت, حدود 9 ميليارد دلار بردهاند و به اقتصاد كره منتقل و در آن سرمايهگذاري كردهاند. در اين قراردادهايي كه ميگرفتند، حداكثر خرجي كه ميكردند شايد مثلاً 50 درصد قيمت بود و مابقي آن منافعي بود كه به شركت مي رسيد.
پس اينها هم از قراردادهاي نظامي و هم از قراردادهاي بين المللي استفاده كردند و يك مقداري هم از خارج قرض كردند و مابقي را هم از اعتبارات دراز مدت دولت استفاده كردند.
تجربة شركتهاي كرهاي تجربة خوبي براي ما ميتواند باشد. خصوصاً در زمينة قراردادهاي بينالمللي, ما نيز به بازار آسياي ميانه دسترسي داشتيم و ميتوانستيم مانند كرة سالهاي 1355 از اين بازار استفاده كنيم, ولي ظاهراً شركتهاي ما چندان انگيزهاي نداشتهاند. پروژههاي عمراني كه در اين سالها درآسيانة ميانه وجود داشته و هنوز هم دارد, فرصت خوبي براي شركتهاي ماست كه اگر واقعاً به دنبال سود باشند و اهل رانت و غيره نباشند ميتوانند روي آنها سرمايهگذاري كنند. ما همچنين در زمينة سيستم موبايل فرصت خوبي داشتهايم, چراكه از اولين كشورهاي منطقه بوديم كه اين سيستم را وارد كرديم. ما ميتوانستيم به عنوان پيمانكار جزء (Subcontractor) شركتهايي مانند اريكسون و نوكيا, در كشورهاي آسياي ميانه فعاليت كنيم.